ماه خون
|
|
بار دیگر شد محرم ماه خون ماه شهادت کودکانی تشنه در ظهر عطش زیر تابش خورشید سوزان درکویر تشنه کامی می رود تا آسمان فریاد آنان العطش العطش العطش ماه زینب(س) ماه صبر و استقامت ماه اکبر(ع) ماه اصغر(ع) ماه عباس(ع) دلاور ماه اشک و ماه شیون ماه ناله ماه ماتم ماه فریاد ماه عبدالله(ع) و قاسم(ع) ماه عون(ع) و ماه جعفر(ع) ماه گریه ماه غم ماه عزا ماه مصیبت ماه اندوه است این ماه در کنار قتلگاهی خواهری محنت کشیده شاهد قتل برادر ریزد از غم خاک بر سر ماه خورشید و قمر ماه پیکرهای بی سر بر فراز نیزه ها خورشید و ماه و چند تایی هم ستاره هریکی مانند یک رنگین کمان زیبا و چشم کودکانی اشک ریزان پا برهنه پای بر خار مغیلان پینه بسته خون چکان در پی هر نیزه نالان صورت این کودکان از ضرب سیلی نیلگون گردیده می چکد از گوش بعضی خون تازه خود نمایی می کند بالای نیزه راس خونینی به مانند ستاره گشته از بیداد دشمن پاره پاره آن سر خونین سر طفلی است شش ماهه دمبدم از عمه می گیرد سراغش را رقیه(س) عمه جان همبازی ام را کو دلم تنگ است آن طرف تر خیمه ی اهل حرم از آتش بیداد دشمن هست سوزان در میان خیمه ها طفلان بی بابا از ترس دشمن هر یکی سویی گریزان از عمه می جویند بابا را اشک ریزان است عمه دیده گریان است عمه چاره ای اما...
|
یکشنبه 93 آبان 4 |
نظر بدهید
|
|
|
|